"اوه بله، همه جشن می گیرند، درست است،" او با بی حوصله گفت. "بهتر است مراقب باشید، اما نه - حتی مغول ها متوجه شده اند که چیزی در حال انجام است. این در اخبار آنهاست. »او به پشت پنجره اتاق تاریک اتاق Dursleys سر زد. "من آن را شنیدم گله های جغد . ستاره های تیراندازی. خوب، آنها کاملا احمق نیستند آنها مجبور بودند چیزی را متوجه شوند. تیراندازی ستاره در کنت - من شرط می بندم که Dedalus Diggle بود. او هرگز حس خوبی نداشت. "


دامبلدور به آرامی گفت: "شما نمی توانید آنها را سرزنش کنید." "ما کمی گرانقیمت برای جشن 11 ساله داشته ایم."


پروفسور مک گونگال، متاسفانه گفت: "من این را می دانم. "اما این هیچ دلیلی برای سرخوردن ما نیست. مردم بی رحم هستند، در خیابان ها در فضای باز نور می زنند، لباس های مگلی پوشانده نمی شوند، شایعات را عوض می کنند. "


در اینجا دامبلدور نگاه تیزانه ای به سمت چپ داشت، هرچند امیدوار بود که چیزی به او بگوید، اما او این کار را نکرد، پس او ادامه داد. "خوب چیز آن را اگر می شود، در روز شما-دانش-که به نظر میرسد در گذشته ناپدید شد، مشنگ کردن در مورد تمام ما در بر داشت. گمان می کنم او واقعا رفته است، دامبلدور؟"


دامبلدور گفت: "قطعا به نظر می رسد. "ما برای تشکر بسیار سپاسگزاریم. آیا شما برای قطره لیمو مراقبت می کنید؟ "


"چی؟"


"قطره لیمو." آنها یک بچه شیرینی مگلی هستند، من دوست ندارم. "


پروفسور مک گونگالل به آرامی گفت: "نه، از شما متشکرم، انگار که فکر نکنید این لحظه برای قطرات لیمو بود. "همانطور که می گویم، حتی اگر شما می دانید که کجا رفت -"


"استاد عزیز من، مطمئنا یک شخص حساس مانند خودتان می توانید با نام او تماس بگیرید؟ ولدمورت. "پروفسور مک گونگالل فریاد زد، اما دامبلدور، که دو قطره لیمو را از بین برده بود، به نظر نمی رسید ، نام Voldemort. "این همه گیج کننده است.



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایران پول سیاره ی من طراحی سایت ارزان و سئو شده در جستجوی لبخند metal bearing China *********** مشاور تحصیلی